به گزارش مجله خبری نگار، این کتاب در ۱۷۳ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان در فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم راهی بازار کتاب شده است.
در بخشهایی از مقدمه ابوالفضل اللهدادی، مترجم کتاب میخوانیم: جووانی کاتللی متخصص اروپای شرقی و رماننویس و استاد دانشگاه، «کامو باید بمیرد» را در سال ۲۰۱۳ در ایتالیا منتشر کرد. انگیزه انتشار این اثر، تحقیقات او در زمینه مرگ آلبر کامو بود. جرقه این تحقیقات با مطالعه خاطرات یان زابرانا زده شد که پس از مرگِ شاعر چک منتشر شده بود. به گفته کاتللی، در نسخه اصلی این کتاب به زبان چکی که بیش از هزار صفحه است بخشی هست که به ایتالیایی ترجمه نشده و از ملاقات زابرانا با مردی روس نزدیک به کاگب گفته است که از راز مرگِ جوانترین برنده نوبل (سال ۱۹۵۷ در ۴۴ سالگی) پرده برمیدارد. کاتللی که پیش از این در سال ۲۰۱۱ فرضیه قتل کامو را در روزنامه کوریهرا دلّا سرا مطرح کرده بود، در کتابش به بررسی دقیقتر و مستندتر این موضوع پرداخته است. بخشهایی از این کتاب که ویراست جدید آن در سال ۲۰۱۹ و با عنوان «مرگ کامو» در انتشارات بَلان فرانسه منتشر شد، به بررسی روابط اتحادیه جماهیر شوروی با فرانسه عصر کامو میپردازد و نشان میدهد که چگونه سرویسهای جاسوسی شوروی سالها برای حذف او برنامهریزی کردند و در نهایت با رضایت ضمنی سازمانهای مخفی فرانسوی، طرحشان را با موفقیت کامل پیش بردند. کاتللی پای برخی چهرههای مشهور را نیز به میان میکشد و از آنها به عنوان کسانی یاد میکند که پیش و حین و پس از مرگ کامو به ایفای نقش پرداختند. علاوه بر این، کاتللی در نسخه فرانسوی کتاب پیوستی گنجانده که روایت چهرههای سرشناسی همچون ژاک وِرژس را از مرگ کامو نقل کرده است.
مرگ کامو در فرانسه و آرژانتین و ایتالیا منتشر شده، بحثهای بسیاری را در رسانههای مختلف به راه انداخته و چهرههای سرشناسی به تمجید آن پرداختهاند و با اینحال، فرضیه کاتللی مخالفانی هم داشته است.
باید اعتراف کرد که پس از مطالعه این اثر دیگر نمیتوان به مرگ کامو به چشم یک سانحه رانندگی ساده نگاه کرد. بیشک هیچکس بهتر از خود جووانی کاتللی نمیتواند درباره محتوای اثرش توضیح بدهد. به همین دلیل در پایان کتاب مصاحبهای از او آوردهام که در آن از آنچه دست به دست هم داد تا به مرگ کامو منجر شد، بیشتر سخن میگوید.
در نوشته پشت جلد «مرگ کامو» آمده است: اکنون نشانهای از درون جریان تاریکِ زمان سربرآورده است. سرنخی دقیق از اینکه که کسی پایان زندگی آلبر کامو را رقم زده است.
در روز چهارم ژانویه ۱۹۶۰ کامو در راه برگشت به پاریس همراه ناشرش میشل گالیمار و نیز آن و ژنین -دختر و همسر گالیمار- و همچنین سگشان در یک سانحه هولناک جان باخت. عموما مرگ آلبر کامو را تصادف تلقی میکنند، اما جووانی کاتللی به شواهدی دست یافته که نشان میدهد ممکن است کامو به قتل رسیده باشد. کاتللی پس از سالها تحقیق دقیق نشان میدهد که چرا سران اتحاد جماهیر شوروی سرسختانه در پی حذف کامو بودهاند.
او پرسشهای مهمی مطرح میکند که ممکن است پس از سالها معمای مرگ نویسنده شهیر قرن بیستم را روشن کند: مأموران کا. گ. ب چطور از بازگشت کامو و همسفرهایش باخبر شدند؟ تلفن کامو به منشیاش شنود شده بود یا ماریا کاسارس، معشوقه ابدیاش، با بیاحتیاطی مرگ او را رقم زد؟ آیا کامو از مرگ خود خبر داشت که در نامهاش به کارساس قول داد که شب چهارم ژانویه سر وقت به شام برسد، «مگر اینکه در جاده اتفاقی بیفتد؟»